اقتصاددان آینده

تحصیلات تکمیلی علوم اقتصادی

مروری بر تاریخچه، چارچوب اندیشه‌ای و ساختار دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج - شاگرد ناخلف مارشال و پیگو

مروری بر تاریخچه دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج
شاید نه مارشال و نه پیگو، هیچ‌کدام فکر نمی‌کردند روزی فرا برسد که یکی از شاگردان برجسته‌شان علیه تفکرات آنها قیام کند و انقلابی جهانی برپا سازد.
در تاریخ اندیشه اقتصادی، هرگاه نامی از دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج برده شود، بلافاصله اسامی این سه نفر در ذهن‌ها تداعی می‌شود: مارشال، پیگو و کینز. سه اقتصاددانی که هریک به تنهایی آنقدر معروف و اثرگذار هستند که صرف وجود نام آنها در تاریخچه یک دانشکده، افتخاری برای آن محسوب شود. این سه، از سال‌های آغازین اوج‌گیری دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج، هریک کوشیدند تا اعتبار علم اقتصاد و دانشکده خود را به درجه رفیعی برسانند. تلاش‌هایی که به نظر می‌رسد نتیجه داد و این نتیجه همچنان نیز پابرجاست. به‌گونه‌ای که هم‌اینک مکتب اقتصادی دانشگاه کمبریج، خود معرف نوع خاصی از اندیشه اقتصادی است.
آلفرد مارشال در سال 1885 میلادی، فعالیت خود به عنوان استاد اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج آغاز کرد و تا زمان بازنشستگی‌اش در سال 1908 میلادی به این کار خود ادامه داد. مارشال به عنوان بنیانگذار «مکتب دانشکده کمبریج» شناخته می‌شد. مکتبی که در آن زمان تاکید ویژه‌اش بر موضوعاتی از قبیل بازدهی‌های فزاینده نسبت به مقیاس، نظریه بنگاه و اقتصاد رفاه بود. پس از بازنشستگی او نیز مسوولیت رهبری و هدایت این مکتب به ترتیب بر دوش آرتور سسیل پیگو و جان مینارد کینز گذاشته شد. در همان سالی که مارشال بازنشسته شد (1908)، آرتور پیگو به عنوان استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کمبریج برگزیده شد. او این سمت را تا سال 1943 میلادی حفظ کرد. یکی از نخستین کارهایی که پیگو انجام داد این بود که برای کینز حمایت مالی‌ای را جهت کار بر روی اثر «نظریه احتمال» فراهم کرد. پیگو و کینز نسبت به یکدیگر محبت و احترام متقابلی داشتند که تفاوت‌های اندیشه‌ای‌شان هیچ‌گاه مخاطره جدی‌ای را در این رابطه دوستانه‌شان ایجاد نکرد. تا اینجای کار، هم مارشال و هم پیگو، هر دو، در زمره اقتصاددانان نئوکلاسیک به حساب می‌آمدند.
و اما کینز. کینز در سال 1908 میلادی به عنوان مدرس در دانشگاه کمبریج شروع به فعالیت کرد. سپس برای مدتی از این کار کناره‌گیری کرد تا در خزانه‌داری انگلستان کار کند. او پس از آنکه در سال 1919 از سمت خود در خزانه‌داری استعفا داد، برای ادامه تدریس، مجدداً به دانشگاه کمبریج بازگشت. سرانجام کتاب معروف و انقلابی کینز تحت عنوان «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» نیز در سال 1936 میلادی به رشته تحریر درآمد و پارادایم غالب نئوکلاسیکی را به چالش کشید. به این ترتیب از آن سال به بعد دانشگاه کمبریج به محفلی برای نظریه‌پردازان اقتصاد کینزی بدل شد. به‌گونه‌ای که بعدها اقتصاددانانی نظیر پی‌یرو سرافا، مایکل کاِلکی، سر جان هیکس، خانم جون رابینسون و حتی جوزف استیگلیتز نیز که هر یک به گونه‌ای در زمره اقتصاددانان کینزی محسوب می‌شوند، فعالیت کردند.
بنابراین پس از گذشت بیش از یک قرن از زمانی که آلفرد مارشال به عنوان یک اقتصاددان نئوکلاسیک تمام و کمال، کرسی استادی اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج بر عهده داشت، هم‌اینک دیگر نام دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج با اقتصاد کینزی عجین شده است.
ویژگی‌های مکتب اقتصادی کمبریج
لوئیجی پاسینتی (2005) در مقاله خود با عنوان «‌مکتب اقتصاد کینزی کمبریج» هشت ویژگی عمده را برای مکتب اقتصادی کمبریج برمی‌شمرد. در ادامه این بخش به مرور این هشت ویژگی عمده خواهیم پرداخت.
1 واقع‌گرایی (و نه صرفاً عقلانیت انتزاعی) به عنوان نقطه شروع هر نظریه اقتصادی
این ویژگی به عنوان مشخصه‌ای خاص محسوب می‌شود که از کینز به ارث برده شده است. کینز کسی بود که جرات کرد بگوید: «وقتی حقایق تغییر کنند، من[نیز] ذهنیت خود را تغییر می‌دهم.» همه بخش‌های مکتب کمبریج، یک نوع ناسازگاری نسبت به استدلال منطقی ایده‌آل محض را از خود به نمایش گذاشتند. بنابراین اگرچه ظاهراً نسبت به منطق احترام قائل می‌شدند، اما برای حقایق احترامی قائل نبودند. بر اساس مکتب کمبریج، هر نظریه‌ای از همان ابتدای کار خود نیاز به آن دارد که قویاً بر پایه شواهد تجربی باشد و نه آنکه به حال خود رها شود و تنها در پایان کار از لحاظ تجربی مورد آزمون قرار گیرد. این ویژگی، به خصوص زمانی اهمیت پیدا می‌کند که واقعیت مورد بررسی متعلق به جوامع صنعتی باشد. جوامع صنعتی‌ای که برعکس جوامع پیشاصنعتی - که بیشتر دارای شرایطی ساکن و مانا هستند - میل آنها به تغییر و تحول ساختاری است.
2 منطق اقتصادی همراه با سازگاری درونی (و نه صرفاً دقت رسمی)
مکتب کمبریج صرفاً بر روی یک نظریه اقتصادی که از ابتدا به حقایق توجه کند، حساب نمی‌کند، بلکه این مکتب روی نظریه اقتصادی که نسبت به همه جنبه‌های واقعیت اقتصادی حساس بوده و در عین حال بر روی آن تحلیل انجام شده باشد نیز حساب می‌کند. این به خصوص زمانی اهمیت پیدا می‌کند که نظام اقتصادی مورد بررسی، در حد و اندازه معمول، پیچیده و در حال تکامل باشد. نظامی که در آن انتخاب الگوهای اساسی در حال ظهور اهمیت دارد و هیچ‌گاه بینش خود را از دست نمی‌دهد. کینز (1921)، کان (1988)، رابینسون (1969) و کالدور (1989) همواره تاکید داشتند که اقتصاد به منزله هنری است که نیازمند قضاوت‌های کمی درباره شواهد به ظاهر متناقض است.]اقتصاد[ نیازمند شهود است که با استفاده از آن بتوان یک مسیر پر‌پیچ و خم از ایده‌ها و پدیده‌ها را جهت دستیابی به یک کل مرتبط، سازماندهی کرد؛ ]اقتصاد[ نیازمند هوشیاری است که با استفاده از آن بتوان مفاهیم سیاستگذاری را طراحی کرد، چرا که «نظریه علم اقتصاد یک مجموعه از نتیجه‌گیری‌های مقرر شده را طراحی نمی‌کند که به طور ناگهانی بتوان آنها را بر سیاست ]مورد نظر[ تطبیق داد و از آنها استفاده کرد» (کینز، 1922).
همچنین مکتب کمبریج تاکید کرده که چارچوب نظری پایه‌ای، هیچ‌گاه نباید سازگاری درونی را به مخاطره اندازد. این ویژگی به طور برجسته و روشنی در جزییات اثر سرافا تحت عنوان «تولید کالاها» (1960) آورده شده است.
3 مالتوس و اقتصاددانان کلاسیک (نه والراس و اقتصاددانان مارژینالیست) به عنوان مکتب ملهم از تاریخ اندیشه اقتصادی
انفکاک میان مکتب کمبریج و مارژینالیست‌های ارتدوکس، همواره جزو ویژگی شخصیتی بارز و نشانه‌های مشخص مکتب کمبریج به شمار می‌رفته است. برعکس آنهایی که نسبت به این مساله حسی صرفاً منفی و مخرب دارند، من احتمالاً می‌بایست تاکید کنم این مشخصه تاثیرات ضمنی و مثبت بسیاری داشته است. در میان این تاثیرات، می‌توان به احیای مجدد مکتب اقتصادی کلاسیک اشاره کرد (به ویژه اسمیت، مالتوس، ریکاردو و مارکس). همچنین احیا و ارزیابی مجدد اقتصاددانان کلاسیک، برای کمک به ورود تلاش‌های صورت‌گرفته از سوی اعضای مکتب کمبریج به درون چارچوبی که عمدتاً صرف «تولید» شده تا «مبادله» (که این همان چیزی است که به طور بدی جوامع صنعتی نیاز به فهم آن دارند)، به نظر کاربردی می‌رسد.
 4 نظام اقتصادی غیر‌کوته‌بینانه (به جای ساکن و بدون زمان)
مکتب کمبریج معتقد است هر نظام اقتصادی می‌بایست در چارچوب زمان تاریخی خود مورد تحلیل قرار گیرد. تشخیص اهمیت زمان تاریخی با این ایده مرتبط است که نظام‌های اقتصادی نقطه استراحتی ندارند و همچنین به ما اجازه نمی‌دهند زمان را به عقب بازگردانیم. به منظور ساده‌تر کردن این مساله، می‌توان گفت این به معنای آن است که آینده
- اگرچه حتی با گذشته نیز در ارتباط باشد - هیچ‌گاه نمی‌تواند همزمان با آن رخ دهد. این خصوصیت، خود را در میان اعضای مکتب کمبریج به طرق گوناگون نشان داده است. کینز بر نقش عدم ‌اطمینان و غیرقابل پیش‌بینی بودن حوادث تاکید کرده است. جون رابینسون، بیش از هرکس دیگری، بر این خصوصیت تاکید می‌کند. او این کار را با استفاده از برقراری یک تفکیک واضح میان زمان تاریخی و زمان منطقی، انجام می‌دهد. مورد نخست (زمان تاریخی)، به دلیل آنکه اجازه سازمان یافتن جریان اتفاقات را از یک گذشته غیربرگشت‌پذیر به یک آینده نامشخص صادر می‌کند، نسبت به فهم اقتصاد، سختگیری از خود نشان می‌دهد. اما مورد دوم، معمولاً ممکن است به یک مفهوم گمراه‌کننده دقیق بدل شود، چرا که تاریخِ انسان‌ها نسبت به ایده یا قیاس با یک نظام هیدرولیک -‌که می‌تواند رو به جلو یا رو به عقب حرکت کند - به طور بی‌تفاوتی، از خود سختگیری نشان می‌دهد (یعنی تاریخ انسان‌ها کاری به این ندارد که نظام هیدرولیک رو به عقب یا جلو حرکت می‌کند و در هر دو صورت سختگیری از خود نشان می‌دهد).
 5 اقتصاد کلان مقدم بر اقتصاد خرد
مکتب کمبریج تحلیلی را پیشنهاد داد که در آن بُعد اقتصاد کلان همیشه مقدم بر بُعد اقتصاد خرد می‌آمده است. قضایای نظری هر یک از اعضای مکتب، همیشه از اینکه کار خود را با رفتار (یا ترجیحات) ذهنی و مطالعه اشخاص واحد شروع کنند، پرهیز می‌کرده‌اند. اقتصاددانان کمبریج، از کینز (A1936، به ویژه فصل 19) تا سرافا (1960، به ویژه فصل 12) به وضوح نشان می‌دادند رفتار نظام اقتصادی به طور کلی، قابل تقلیل به مجموع واحدهای اشخاص نیست - به جز تحت شرایطی بسیار محدودکننده. این به معنای نفی نقش اقتصاد خرد به عنوان زمینه‌ای از تفسیر و بررسی اقتصادی «نیست»، بلکه به معنای غیرممکن بودن توضیح پدیده‌های سختگیرانه اقتصادی بر پایه رفتار صرفاً خرد اقتصادی است.
6 عدم‌تعادل و ناپایداری (و نه تعادل) به عنوان وضعیت عادی اقتصادهای صنعتی
این خصوصیت، که به طور برجسته‌ای در کارهای کان (1972)، رابینسون (1976) و کالدور (1985) آمده، از این عقیده نشات می‌گیرد که وضعیت عادی یک اقتصاد تولید مدرن، نمی‌تواند با تصویر «یک اقیانوس صاف و آرام» مرتبط باشد (کینز، 1923)؛ حداقل به دو دلیل. نخست؛ به خاطر آنکه کالاها یک بار برای همیشه داده نمی‌شوند، بلکه خودشان به عنوان هدفی برای تغییر شرایط در نظر گرفته می‌شوند. و دوم؛ به خاطر اینکه تقاضا برای کالاها به شدت تحت تاثیر عدم‌اطمینان است.
این تشخیص که نظام اقتصادی ممکن است خارج از تعادل باشد و ممکن است در این وضعیت برای مدت زمانی طولانی باقی بماند، بسیاری از ویژگی‌های خارق‌العاده پارادایم غالب را از بین می‌برد؛ ویژگی‌هایی همچون «قانون سی» -‌که در مورد نتایج بهینه «مکانیسم‌های بازار» است - و همچنین خنثایی پول. مکتب کمبریج به جای آنکه دولت را به رها کردن اقتصاد به حال خود سفارش کند (لسفر)، آن را به سیاستگذاری بهتر برای نظام اقتصادی سفارش می‌کند. به عبارت دیگر، مکتب کمبریج راه را برای جست‌وجوی یک تنظیمِ نهادیِ فراگیرتر باز می‌گذارد. از سوی دیگر، مکتب کمبریج تحلیل‌های عمیق‌تری را از منشاهایی که در پشتِ ناپایداری نظام اقتصادی پنهان شده‌اند، طلب می‌کند.
7 رشد اقتصادی و توزیع درآمد به عنوان موضوعات محوری
کینز (1936B) پس از کامل شدن «نظریه عمومی»، در نامه‌ای که خطاب به روی هارود نوشت، احتیاج به گسترش چارچوب نظری برای تحلیل پویا را تشخیص داد. پس از تلاش شخصی هارود تحت عنوان «به دنبال یک اقتصاد پویا» (1948)، موضوع رشد اقتصادی، شاید به یکی از موضوعاتی بدل شد که اعضای گروه کمبریج در تحقیقات خود به آن با سرعت بیشتر و با اندازه‌ای مشخص و همچنین به نحوی منسجم‌تر، ادامه دادند. مکتب کمبریج از ابتدا رابطه‌ای میان رشد اقتصادی و توزیع درآمد را بنیان نهاد.
8  نگرانی قوی و عمیقاً احساس‌شده اجتماعی
اعضای گروه کمبریج از صمیم قلب این دیدگاه کینز را که در یک اقتصاد صنعتی پویا، یک رفتار غیرمنتقدانه نسبت به عدم دخالت دولت در اقتصاد (لسفر)، نمی‌تواند اجرا شود به اشتراک گذاشته و بسط و توسعه دادند. از آنجایی که بی‌ثباتی اقتصادی هیچ‌گاه نمی‌تواند از بین رود، اعضای گروه کینزی همواره در تلاش جهت اثبات سیاستگذاری اقتصادی فعالانه با استفاده از طرح‌های پیشنهادی خاص هستند، زیرا اقتصادهای مدرن به طور مداوم با حداقل دو مورد ریسک سختگیرانه مواجه هستند؛ ریسک بیکاری انبوه و ریسک توزیع نابرابر درآمد (در سطوح ملی و بین‌المللی).
ساختار بخش اقتصاد دانشگاه کمبریج
دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج، در کمبریج انگلستان واقع شده و در وب‌سایت آن دو راه دسترسی با استفاده از راه‌آهن و جاده عنوان شده است.
این دانشکده 48 عضو هیات علمی دارد که شامل 9 استاد تمام، هشت مدرس ارشد،20 مدرس، دو مدیر تحقیقاتی، یک دستیار تحقیقاتی، هفت مطالعه‌گر و یک استاد مدعو است که یکی از استاد تمام‌های این دانشکده پروفسور حمید صبوریان است. حمید صبوریان سابقه ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج را نیز بر عهده داشته است. علاوه ‌بر اینها شش استاد بازنشسته برجسته اقتصاد نیز در این دانشکده بوده‌اند که از جمله آنها پروفسور محمدهاشم پسران است.
این دانشکده در سه سطح Diploma (معادل کارشناسی)، Mphil (معادل کارشناسی ارشد) و PhD (معادل دکترای تخصصی) به فعالیت مشغول است و در مقطع کارشناسی ارشد، سه گرایش اقتصاد، تحقیقات اقتصادی و مالیه و اقتصاد را ارائه می‌دهد.
در رتبه‌بندی جهانی دانشکده‌های اقتصاد، رتبه دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج بر اساس وب‌سایت IDEAS معادل 28 و بر اساس وب‌سایت Shanghai معادل 19است. 
منابع:
1- ویکی‌پدیا
2- The Cambridge School of Keynesian Economics /Luigi L.Pasinetti / Published by Oxford University Press on behalf of the Cambridge Political Economy Society /2005. 
3- www.econlib.org/library/Enc/bios/Keynes.html
4- http://www.econ.cam.ac.uk/

۰۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

پرونده ای درباره اقتصاد کشورهای راه یافته به جام جهانی برزیل؛ سوت سود

بازی‌های جام جهانی شروع شده و شما در جریان این همه شور و هیجان قرار گرفته‌اید. بازی‌های پر از تماشاگر، ساق‌های گران‌قیمت و بازی کردن میلیون‌ها دلار در مستطیل سبز. چهار سال است که همه منتظر آغاز این رقابت‌ها بوده‌اند. میلیون‌ها دلار هزینه شده تا زیرساخت‌های لازم در کشور قهوه ساخته شود، اعتراض‌ها و تظاهرات‌های کوچک و بزرگ شکل داده شده و در نهایت باز هم این توپ گرد و زمین سبز است که چشم‌ها را به خود جلب می‌کند.
رقابت‌های جام جهانی 2014 برزیل البته از دید اقتصادی یک واقعه بسیار مهم است؛ پرهزینه‌ترین جام جهانی تاریخ. همان مساله‌ای که باعث شد بارها و بارها برزیلی‌های معترض به وضع اقتصادی به خیابان‌ها بریزند. گرچه فیفا اعلام کرده تمام هزینه‌های اجرایی جام جهانی را می‌پردازد و حتی یک سنت از مالیات شهروندان برزیل در این راه صرف نخواهد شد. رقابت‌های جام جهانی امسال که با حضور 32 تیم در هشت گروه برگزار می‌شود 8/25 میلیارد رئال برابر 92/6 میلیارد پوند هزینه در‌بر داشته است. این مبلغ برای ساخت استادیوم، فرودگاه، حمل‌ونقل شهری و ارتقای دیگر زیرساخت‌ها هزینه شده است. یک‌سوم این مبلغ نیز برای بازسازی و نوسازی استادیوم‌های 12 شهر میزبان هزینه شده است. البته این هزینه گزاف، درآمد بالایی نیز برای فیفا و احتمالاً برزیل در‌بر خواهد داشت. فیفا حداقل دو میلیارد دلار درآمد کسب خواهد کرد و برزیل که همیشه یکی از مقاصد مورد علاقه گردشگران بوده، درآمدی چند برابری خواهد داشت. این دوره علاوه بر اینکه پرهزینه‌ترین و پردرآمدترین دوره جام جهانی است، گران‌قیمت‌ترین بازیکنان فوتبال را نیز دارد. تیم‌هایی با ارزش قیمتی بالا، بازیکنانی که هر کدام ده‌ها میلیون دلار می‌ارزند و درآمدهای کلانی از فوتبال دارند. با این همه 32 تیمی که در یک دوره مسابقات در کنار هم قرار می‌گیرند و در زمین چمن مسابقه رو به روی هم می‌ایستند، اقتصادهای متفاوتی دارند. برخی از کشورهایی باثبات اقتصادی، درآمد سرانه بالا، طبقه متوسط گسترده با رفاه نسبی می‌آیند و برخی از کشورهایی فقیر، جنگ‌زده با نرخ بیکاری بالا. برخی دچار تورم مزمن هستند و برخی گرفتار رکود، برخی رونق اقتصادی دارند و برخی هنوز از بحران سال 2008 خارج نشده‌اند. همه اینها اما مهم نیست چون فوتبال، فوتبال است. شاید یک تیم آفریقایی با اقتصاد توسعه‌نیافته برتر میدان باشد و شاید یک کشور نوظهور. فوتبال و اقتصاد با یکدیگر به شدت عجین شده‌اند و شکی نیست که تیم‌های ثروتمندتر در بلندمدت موفق‌ترند چون زیرساخت‌های بهتری دارند. اما در فوتبال باید منتظر شگفتی بود.

۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

کوچ ایدئولوژیک برندگان نوبل اقتصاد؛ نوبلیست‌ها پس از دریافت جایزه چقدر لیبرال کلاسیک‌تر شدند؟


 مائوریس آلایس
 
رابرت اومن

مجله اکون ژورنال واچ1 در پروژه‌ای با عنوان «کوچ ایدئولوژیک نوبلیست‌های اقتصاد» به بررسی پرونده‌های 71 نفر از نوبلیست‌های اقتصاد پرداخته است و از میان نوشته‌های مکتوب و موجود آنها و بر اساس پیش‌زمینه خانوادگی‌شان به بررسی این موضوع پرداخته که آیا در گذر زمان آنها لیبرال کلاسیک‌تر شده‌اند یا از شدت لیبرال کلاسیک بودن آنها کاسته شده‌اند. در واقع، این پروژه به موضوع تغییرات ایدئولوژیک در ذهن اقتصاددانان در چارچوب مکتب لیبرالیسم کلاسیک می‌پردازد و نشان می‌دهد اندیشه‌های اقتصاددانان نوبلیست در باب یک سیاستگذاری یا یک تصمیم‌گیری سیاسی در گذر زمان چگونه دستخوش تغییر شده است.

ادامه مطلب...
۰۹ آذر ۹۲ ، ۰۰:۰۸ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

اقتصاد کشاورزی؛ مروری بر تاریخچه شکل‌گیری شاخه اقتصاد کشاورزی و دلایل اهمیت آن

مونا مشهدی‌رجبی

اقتصاد کشاورزی در اواخر قرن نوزدهم میلادی ایجاد شد. علم اقتصاد کشاورزی ترکیبی از نظریه بنگاه‌ها با نظریه‌‌های مربوط به بازاریابی و نظریه‌‌های سازمانی بود. توسعه این نظریه‌ها و دیدگاه‌‌های مربوط به بخش اقتصاد کشاورزی تا انتهای قرن بیستم میلادی ادامه پیدا کرد و بالاخره اقتصاد کشاورزی به عنوان یک شاخه بسیار مهم و متمایز از علم اقتصاد معرفی شد. بعد از دهه 1960 میلادی که کشاورزی به عنوان یک منبع اقتصادی تامین درآمد در کشور‌های عضو سازمان توسعه و همکاری‌‌های اقتصادی(OECD) از اهمیت کمتری برخوردار شد، اقتصاد کشاورزی به علمی که برای حل مشکلات مربوط به توسعه بخش کشاورزی و اقتصادی کشور‌های فقیر و در حال توسعه اختصاص داشت، محدود شد. اقتصاد کشاورزی از سال‌ها قبل به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخه‌‌های علم اقتصاد مطرح است و بعد از مهم‌تر شدن مسائل زیست‌محیطی اهمیت رشته اقتصاد کشاورزی هم بیشتر شد. هم‌اکنون این رشته در اغلب دانشکده‌‌های کشاورزی و محیط زیستی تدریس می‌شود و اهمیت آن هر روز بیشتر از قبل نمایان می‌شود.
به طور کلی اقتصاد کشاورزی اصول اقتصادی را در بخش

ادامه مطلب...
۲۸ آبان ۹۲ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

مالیات بر زمین؛ آیا مالیات بر زمین بهترین نوع مالیات است؟

پویا جبل‌عاملی

مالیات بر روی کالا‌ها ایجاد‌کننده «رفاه از دست‌رفته» است. این یکی از پایه‌ای‌ترین مباحث اقتصاد خرد است که دانشجویان در سال اول تحصیل اقتصاد در‌می‌یابند. این امر در شکل الف مشخص است. اگر مالیاتی گرفته نشود قیمت تعادلی Pm است و با گرفتن مالیات چه از سوی عرضه‌کننده و چه تقاضا‌کننده، هر دو دارای بار مالیاتی خواهند بود و بهای پس از مالیات Pb خواهد بود و مثلث رفاه از دست‌رفته به وجود خواهد آمد.

رفاه از دست‌رفته، آن بخش از منفعتی است که به واسطه مالیات به وجود می‌آید و نه به جیب دولت می‌رود و نه دو طرف بازار. از همین روی است که مالیات کارایی بازار را کاهش می‌دهد. هر‌چه این رفاه از دست‌رفته کمتر باشد، مالیات گرفته‌شده کاراتر خواهد بود. اما چه زمانی رفاه از دست‌رفته کاهش می‌یابد؟ هر چه عرضه و تقاضا بی‌کشش‌تر باشد، رفاه از دست‌رفته افت می‌کند. در واقع رفاه از دست‌رفته وقتی به وجود می‌آید که به دلیل مالیات، مقدار تعادلی کاهش یابد، بنابراین اگر مقدار تعادلی تغییر نکند، رفاهی از دست نخواهد رفت.

چرا مالیات بر زمین مطلوب است؟
بیشتر مالیات‌ها موجب انحراف در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی می‌شود و بار مالیاتی منجر به آن می‌شود تا در مورد میزان کارگر، تجهیزات و تولید، سرمایه‌گذار تصمیمات خود را تغییر دهد. اما این امر

ادامه مطلب...
۲۵ آبان ۹۲ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

اقتصاددانان به سلامت؛ زندگی و فعالیت‌های علمی برخی از مهم‌ترین اقتصاددانان فعال در حوزه اقتصاد سلامت


در این پرونده می خوانید :

اقتصاد سلامت، شاخه‌ای از علم اقتصاد است که اقتصاددانان با تخصص‌های گوناگون در این زمینه فعالیت کرده‌اند. این تخصص‌ها را می‌توان شامل اقتصاد خرد، اقتصاد کاربردی و سیاستگذاری عمومی، اقتصاد اجتماعی، اقتصاد نیروی کار، اقتصاد بخش عمومی، اقتصاد رفتاری، اقتصاد مالی، نظریه بازی‌ها و شاخه نسبتاً جدید طراحی بازار دانست. همچنین برخی از دانشگاه‌های دنیا را نیز می‌توان در زمینه تولید ادبیات علمی در زمینه اقتصاد سلامت و در اختیار قرار دادن فضای کاری لازم برای استادان و دانشجویان نسبت به بقیه پیشتاز دانست. دانشکده امور عمومی و بین‌الملل وودرو ویلسون دانشگاه پرینستون، یکی از این مراکز علمی است که توجه زیادی به اقتصاد سلامت معطوف کرده است. پس از این دانشکده، می‌توان به دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد، دانشکده اقتصاد دانشگاه ام‌آی‌تی، دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو و دانشکده اقتصاد دانشگاه پرینستون نیز اشاره کرد. نکته جالب در این زمینه، این است که در سال 2012 میلادی، جایزه نوبل اقتصاد به آلوین راث اعطا شد. او کسی است که نتایج تحقیقات و فعالیت‌های علمی‌اش منجر به پیشرفت‌های چشمگیری در عرصه پیوند کلیه شد. همچنین بازار نیروی کار برای پزشکان نیز از نتایج تحقیقات این اقتصاددان بزرگ بی‌بهره نماند. در ادامه هفت تن از مهم‌ترین اقتصاددانان که نتایج تحقیقات‌شان به طور مستقیم و غیرمستقیم بر شاخه اقتصاد سلامت اثر مثبت گذاشته است، معرفی شده‌اند.

■■■

ادامه مطلب...
۱۱ آبان ۹۲ ، ۰۱:۱۳ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

مقدمه‌ای بر اقتصاد سلامت؛ اقتصاد سلامت چیست و به چه موضوعاتی می‌پردازد؟


در این پرونده می خوانید :

1- مقدمه
با توجه به اینکه امروزه تامین سلامت و آموزش از جمله مهم‌ترین بایدهای اقتصادی برای تضمین نیروی انسانی سالم و کارا به  شمار می‌رود، کشورهای مختلف تامین حداقل‌های بهداشتی و آموزشی را در زمره مهم‌ترین برنامه‌های توسعه خود قرار داده‌اند. توجه به برنامه‌های توسعه اقتصادی که در کشورهای مختلف به صورت ملی و بین‌المللی به اجرا درآمده است، نشان می‌دهد بهداشت و پرورش نیروی انسانی نقطه تمرکز برنامه‌های مذکور برای ریشه‌کن کردن فقر و توسعه انسانی به شمار می‌رود. کشورهای در حال توسعه در طول سالیان متمادی از پایین بودن شرایط زندگی آسیب دیده‌اند. پایین بودن بسیاری از شاخص‌های مربوط به توسعه بهداشتی و هزینه‌های مرتبط با آن در کشورهای در حال توسعه باعث شده فرآیند رشد و توسعه اقتصادی این کشورها تحت تاثیر قرار گیرد. مخارج بهداشتی از طریق بهبود شاخص‌های بهداشتی، افزایش موجودی سرمایه انسانی و درنتیجه رشد اقتصادی کشورها را در پی داشته است. روند مخارج بهداشتی ایران طی سال‌های مختلف نشان‌دهنده این است که مخارج با نوساناتی رو به رو بوده است که عمدتاً ناشی از دوره‌های رونق و رکود در اقتصاد ایران است. این امر نشان‌دهنده عدم وجود برنامه منسجم و بلندمدت در حوزه بهداشت و درمان در این سال‌هاست پس ضرورت دارد تا با مطالعه بیشتر در زمینه مخارج بهداشتی راه را برای برنامه‌ریزی موثر و کارا در سال‌های آتی هموارتر کنیم. همچنین در این زمینه یک مطالعه توسط فوگل از دانشگاه شیکاگو انجام شده است که نشان می‌دهد 30 درصد رشد اقتصادی انگلیس در طول دو هزار سال گذشته می‌تواند به بهبود تغذیه نسبت داده شود. تغذیه سوخت لازم برای کار کردن را برای آنها فراهم کرده و مشارکت نیروی کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بهبود سلامت کمیت و بهره‌وری نیروی کار را افزایش می‌دهد (فوگل، 1994). بهبود سلامت نه‌تنها زمان از دست رفته به دلیل بیماری را کاهش می‌دهد، بلکه کیفیت کار را نیز تا حدی افزایش می‌دهد؛ به عنوان مثال بر اساس مطالعات صورت‌گرفته 10 درصد افزایش در طول عمر منجر به 14 درصد افزایش در رشد اقتصادی در سال 1990 شده است. به عبارت دیگر، به ازای هر 10 درصد افزایش در طول عمر تقریباً نیم درصد افزایش در رشد اقتصادی را می‌توان انتظار داشت. مثال تجربی دیگری که می‌توان بیان کرد این است که اختلالات روانپزشکی در ایالات متحده هزینه‌ای بالغ بر 148 میلیارد دلار داشته است. در عین حال بر اساس نتایج یک مطالعه دیگر، بیماری‌های روانی، 14 درصد از اشتغال زنان و در حدود 5/12 درصد از اشتغال مردان را در سال 1990 کاهش داد. علاوه بر این، بهبود سلامتی بر انتخاب شغل نیز تاثیر بسزایی دارد. تخصیص بهتر نیروی کار می‌تواند از بهبود سلامت نتیجه شود بنابراین رابطه علی میان هزینه‌های بهداشت و GDP ممکن است در هر دو جهت برقرار باشد.

2- تعریف اقتصاد سلامت
به طور کلی اقتصاد سلامت را می‌توان بدین صورت تعریف کرد: علمی است که به مطالعه و بررسی
ادامه مطلب...
۱۱ آبان ۹۲ ، ۰۱:۰۲ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

صف‌آرایی سـلاطین؛ 36 اقتصاددان شایسته دریافت جایزه نوبل اقتصاد 2013


د‌ر تهیه مطالب این پروند‌ه د‌کتر سمیه مرد‌انه،مونا مشهدی‌رجبی، الهام شفیع‌نژاد‌، شیوا عشق‌الهی، علی د‌رویشان، سید‌محمد‌امین طباطبایی و احسان برین همکاری د‌اشته‌اند‌.
در این پرونده می خوانید :

برای پیش‌بینی برند‌گان احتمالی جایزه علم اقتصاد‌ - که روز 14 اکتبر (22 مهر) رسماً اعلام خواهد‌ شد‌‌- از سه منبع استفاد‌ه شد‌ه است. نخستین منبع، پیش‌بینی موسسه تامسون رویترز است. از سال 2002 میلاد‌ی تاکنون، 27 مورد‌ از پیش‌بینی‌های برند‌گان جایزه نوبل د‌ر تمامی رشته‌ها، به غیر از اد‌بیات و صلح، از سوی این موسسه به واقعیت پیوسته است. د‌ر سال 2013 نیز این موسسه توانست به د‌رستی هر د‌و برند‌ه جایزه نوبل فیزیک را پیش‌بینی کند‌. منبع د‌وم، وب‌سایت The Big Picture، متعلق به باری ریتولز، است. این وب‌سایت د‌ر سال 2009 میلاد‌ی اقد‌ام به انتشار لیستی 32‌نفره از اقتصاد‌د‌انان کرد‌ که تمامی نوبلیست‌های 2009، 2010 و 2011 د‌ر این لیست حضور د‌اشتند‌. منبع سوم نیز پیش‌بینی هوبرت فروملت، استاد‌ مد‌عو اقتصاد‌ بین‌الملل د‌انشگاه لیناوس سوئد‌ است که وب‌سایت بلومبرگ د‌ر روز سوم اکتبر سال 2013 میلاد‌ی اقد‌ام به انتشار آن کرد‌. به غیر از سه تن از اقتصاد‌د‌انان حاضر د‌ر لیست منتشره هوبرت فروملت، باقی افراد‌، د‌ر لیست منتشره وب‌سایت The Big Picture نیز حضور د‌ارند‌.

ادامه مطلب...
۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۰:۴۸ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

جویند‌گان نوبل؛ جایزه نوبل 2013 به کد‌ام اقتصاد‌د‌ان می‌رسد‌؟


در این پرونده می خوانید :

14 اکتبر (22 مهر)، روز موعود‌ی است که همچون نقطه عطفی، زند‌گی اقتصاد‌د‌ان‌(های) شایسته را د‌ر مسیری تازه قرار می‌د‌هد‌. د‌ر این روز، مطابق یک رسم سالانه، بانک مرکزی سوئد‌ جایزه علم اقتصاد‌ را به عنوان یاد‌بود‌ی از آلفرد‌ نوبل، به یک یا چند‌ تن از نابغه‌های زمان اعطا می‌کند‌؛ نابغه‌هایی که به تعبیر رابرت هایلبرونر «فیلسوفان این جهانی»‌اند‌. جایزه علم اقتصاد‌، به منزله ذره‌بینی است که سعی می‌کند‌ هر سال بر روی نقطه‌ای کوچک از پهنه عظیم علم اقتصاد‌ تمرکز کند‌ و زوایایی از تلاش خستگی‌ناپذیر د‌انشمند‌ان حاضر د‌ر این د‌ریای بیکران را نمایان کرد‌ه و د‌نیا را فریفته خویش کند‌. د‌نیایی که اد‌عای اد‌اره امور جاری آن، بد‌ون استفاد‌ه از د‌رک بشر امروز از قواعد‌ اقتصاد‌ی، ناممکن می‌نماید‌.


■■■ 
ادامه مطلب...
۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۵ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

آن وب‌سایت ابدی؛ و همه چیز از یک وب‌سا‌یت شروع شد


پی‌یر مراد امیدیار یک کارآفرین ایرانی‌-‌آمریکایی است که در روز 21 ژوئن سال 1967 میلادی در پاریس متولد شده است. او که به دلیل بنیانگذاری و ریاست سایت حراجی eBay در تمامی دنیا شهرت دارد یکی از شناخته‌شده‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های ثروتمند ایرانی است. ارزش دارایی او بالغ بر 7/8 میلیارد دلار برآورد شده است ولی زمانی او در فهرست میلیاردرهای دنیا قرار گرفت که تنها 31 سال داشت و همین مساله او را متمایز از دیگر ثروتمندان جهان کرد. ثروت 7/8 میلیارددلاری این کارآفرین ایرانی‌الاصل او را در جایگاه یکصد و بیست و سوم دنیا از نظر میزان ثروت قرار داده است. اگرچه در فهرست ثروتمندان آمریکایی در جایگاه چهل و دوم قرار گرفته است. در فهرست ثروتمندان ایرانی او بعد از بابک زنجانی در جایگاه دوم قرار دارد و در کشور فرانسه از او به عنوان پنجمین ثروتمند بزرگ فرانسه یاد می‌شود. او از سال 2010 میلادی تاکنون حضور بسیار پر‌رنگی در روزنامه‌نگاری آنلاین دارد و همین مساله بر شهرتش در جهان افزوده است. او در سال جاری اقدام به توسعه حوزه فعالیتش در حوزه رسانه‌ای کرد و با توجه به تجربیات گسترده‌ای که در زمینه فعالیت‌های آنلاین دارد، انتظار می‌رود موفقیت‌های اقتصادی زیادی به دست آورد. 

این ثروتمند و کارآفرین ایرانی‌الاصل در پاریس

ادامه مطلب...
۱۵ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۰ ۰ نظر
اقتصاددان آینده

نظر آلوین راث درباره سربازی

هفته‌نامه تجارت فردا مدتی قبل گفت‌و‌گویی با آلوین راث، برنده نوبل 2012 انجام داد. از جمله نظر او درباره خدمت سربازی و تحلیل

  اقتصادی آن پرسیده شد. او به سوال تجارت فردا اینگونه پاسخ داد: ما در آمریکا به ارتش داوطلبانه رسیدیم که در آن لازم نبود به دولت مبلغی پرداخت کنید، بلکه این دولت بود که شما را استخدام می‌کرد. آنها می‌بایست مردم را برای سرباز شدن استخدام می‌کردند و سربازان نیز داوطلب بودند. به هر حال ما همین سیستم آخری را حفظ کرده‌ایم. ما در مورد اینکه چه سیستمی منصفانه و برای اداره جامعه مناسب است، بحث‌های زیادی کرده‌ایم. مثلاً اینکه آیا این منصفانه است که تنها مردمی که چنین شغلی را نیاز دارند، آن را داشته باشند؟ یا مثلاً اینکه همه ما باید این شغل را داشته باشیم؟ آیا لزومی دارد که همگی مسوولیت و بار حضور در ارتش را با یکدیگر تقسیم کنیم؟ اکنون در آمریکا این شکل از تفکر در مورد جنگ که بر اساس آن می‌بایست همه افراد در جنگ حضور داشته باشد، تغییر یافته است. ارتش مبتنی بر سرباز وظیفه با ارتش داوطلبانه‌ای که در آن افراد استخدام می‌شوند، فرق دارد. بنابراین، اینها سوالات سختی هستند. برای ارتش داوطلبانه مزیت‌هایی وجود دارد که بر اساس این مزیت‌ها، مردمی که این شغل را بخواهند، آن را اخذ می‌کنند و مردمی که این شغل را نمی‌خواهند، مجبور به اخذ آن نیستند. در نتیجه، این مزیتی است که حقیقت دارد، نه‌تنها برای خدمت سربازی، بلکه برای هر شغل دیگری. مثلاً مردمی که بخواهند روزنامه‌نگار شوند، باید بتوانند روزنامه‌نگار شوند. همچنین مردمی که بخواهند استاد اقتصاد شوند، باید استاد اقتصاد شوند و شما نباید مردم را مجبور کنید که استاد اقتصاد شوند. اما، این سوال سختی است و چون من در مورد بحث‌های درگرفته در ایران در این مورد به اندازه کافی اطلاعات ندارم، نمی‌توانم در مورد وقایع رخ‌داده در ارتش ایران ابراز عقیده کنم.

۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۲۱ ۱ نظر
اقتصاددان آینده

مدل جدید تجهیز و تخصیص منابع بانکی با رویکرد تعدیل نقش پول


چگونه می‌توان ارزش سپرده‌ها را در بانک حفظ کرد

مدل جدید تجهیز و تخصیص منابع بانکی با رویکرد تعدیل نقش پول

مصطفی سلیمی‌فر*    
محمدعلی ابوترابی**
قانون بانکداری بدون ربا از بدو تصویب و اجرا در سال 1362 تاکنون دستاوردهای قابل توجهی به دنبال داشته است، اما در عین حال با چالش‌ها، تنگناها و انتقادات بسیاری نیز مواجه شده است.
به نظر می‌رسد یکی از دلایل ریشه‌ای این مشکلات به دلیل وجود شرایط تورمی در اقتصاد ایران طی سه دهه اخیر است که به طور معناداری کارآیی عقود اسلامی مورد استفاده در این شیوه بانکداری را به صورت منفی متاثر ساخته است. مقاله حاضر در حقیقت کوششی است برای ارائه الگویی جدید از بانکداری اسلامی که در شرایط تورمی موجود از کارآیی قابل قبولی در اجرا برخوردار باشد و از سوی دیگر، به عنوان زیربخشی از الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی قابل تامل، تکامل و نقد باشد. روش تحقیق حاضر، روش توصیفی-تحلیلی است. مدل پیشنهادی این مقاله، تجهیز و تخصیص منابع را نه بر اساس قراردادهای مبتنی بر مبالغ پولی، بلکه بر مبنای پشتوانه‌ای از سبدی از دارایی‌های مالی و واقعی مطرح می‌سازد. در این راستا، علاوه بر توضیح مدل پیشنهادی و تبیین مزایای اجرای آن، رابطه تغییرات سطح عمومی قیمت‌ها و تغییرات قیمت سکه طلا و قیمت دلار در ایران با استفاده از رهیافت خودبرگشت با وقفه‌های توزیعی مورد آزمون قرار گرفته است که نتایج به دست آمده گویای آن است که طلا می‌تواند جایگزین خوبی برای پول از جهت حفظ ارزش پول باشد، اما دلار به دلیل تحمیل مکانیسم تعیین قیمت توسط بانک مرکزی و در نتیجه غیرواقعی بودن ارزش آن در بازار داخلی از چنین قابلیتی در اقتصاد ایران برخوردار نیست.

ادامه مطلب...
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۵۷ ۲ نظر
اقتصاددان آینده

مفهوم قوی سیاه

 

نسیم نیکلاس طالب
ترجمه و تلخیص: امیرحسین میرابوطالبی
قبل از کشف استرالیا همگان بر این باور بودند که تمام قوها سفید رنگند، باوری که تمام شواهد تجربی موجود نیز بر آن صحه می‌گذاشت.
مشاهده اولین قوی سیاه رنگ احتمالا باعث حیرت بسیاری از پرنده‌شناسان شده است، اما اشاراتی که در این موضوع نهفته است به مراتب جالب‌توجه‌تر از موضوع رنگ عجیب این گونه از پرنده‌ها است.

این اتفاق به روشنی نمایانگر محدودیت شدیدی است که ما در یادگیری از مشاهدات و تجربیات خود با آن روبه‌رو هستیم یا به عبارت دیگر نشانگر شکنندگی دانش ماست. تنها یک مشاهده می‌تواند حکمی را که هزاران سال مشاهده قوهای سپید تاییدش می‌کرده باطل کند. همه آن چیزی که لازم است تنها یک قوی سیاه (و آن طور که شنیده‌ام زشت) است.1
گامی فراتر از این مساله‌ فلسفی- منطقی می‌گذارم و به یک واقعیت تجربی که از زمان

ادامه مطلب...
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۶ ۰ نظر
اقتصاددان آینده