مونا مشهدی‌رجبی

اقتصاد کشاورزی در اواخر قرن نوزدهم میلادی ایجاد شد. علم اقتصاد کشاورزی ترکیبی از نظریه بنگاه‌ها با نظریه‌‌های مربوط به بازاریابی و نظریه‌‌های سازمانی بود. توسعه این نظریه‌ها و دیدگاه‌‌های مربوط به بخش اقتصاد کشاورزی تا انتهای قرن بیستم میلادی ادامه پیدا کرد و بالاخره اقتصاد کشاورزی به عنوان یک شاخه بسیار مهم و متمایز از علم اقتصاد معرفی شد. بعد از دهه 1960 میلادی که کشاورزی به عنوان یک منبع اقتصادی تامین درآمد در کشور‌های عضو سازمان توسعه و همکاری‌‌های اقتصادی(OECD) از اهمیت کمتری برخوردار شد، اقتصاد کشاورزی به علمی که برای حل مشکلات مربوط به توسعه بخش کشاورزی و اقتصادی کشور‌های فقیر و در حال توسعه اختصاص داشت، محدود شد. اقتصاد کشاورزی از سال‌ها قبل به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخه‌‌های علم اقتصاد مطرح است و بعد از مهم‌تر شدن مسائل زیست‌محیطی اهمیت رشته اقتصاد کشاورزی هم بیشتر شد. هم‌اکنون این رشته در اغلب دانشکده‌‌های کشاورزی و محیط زیستی تدریس می‌شود و اهمیت آن هر روز بیشتر از قبل نمایان می‌شود.
به طور کلی اقتصاد کشاورزی اصول اقتصادی را در بخش تولید محصولات کشاورزی و دامپروری به کار می‌گیرد. تمرکز اصلی این رشته روی افزایش راندمان تولید در زمین است در حالی که اکوسیستم خاک و کیفیت آن برای نسل‌‌های آینده حفظ شود. طی قرن بیستم میلادی علم اقتصاد کشاورزی توسعه زیادی پیدا کرد و شاخه‌‌های زیادی به آن اضافه شد. هم‌اکنون علم اقتصاد کشاورزی حوزه‌‌های مختلفی را دربر می‌گیرد و با شاخه‌‌های دیگر علم اقتصاد همپوشانی زیادی دارد. اقتصاد کشاورزی را می‌توان یکی از شاخه‌‌های خرد اقتصادی دانست و زمانی این علم با حوزه کلان ارتباط پیدا می‌کند که مسائل زیست‌محیطی و تکنولوژی‌‌های صنعتی در این حوزه دخیل می‌شود. اما برای شناخت بیشتر علم اقتصاد کشاورزی در ابتدا باید تعریفی کلی از علم اقتصاد داشت. علم اقتصاد به معنای مطالعه تخصیص منابع در شرایط کمیابی منابع است و اقتصاد کشاورزی هم به کاربرد روش‌‌های اقتصادی برای بهینه کردن تصمیماتی که توسط فعالان اقتصادی اتخاذ می‌شود اختصاص دارد. هنری چارلز تیلور یکی از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان در زمینه اقتصاد کشاورزی و اولین کسی است که دپارتمان اقتصاد کشاورزی را در دانشگاه ویسکانسین آمریکا در سال 1909 میلادی راه‌اندازی کرد. یکی دیگر از دانشمندان بزرگ فعال در حوزه اقتصاد کشاورزی که در سال 1979 میلادی برنده نوبل اقتصاد هم شده بود تئودور شولتز است. وی از اولین افرادی بود که اقتصاد توسعه را به عنوان مساله‌های مرتبط با اقتصاد کشاورزی معرفی کرد. شولتز از روش‌ها و ابزار‌های اقتصاد سنجی در تحلیل شرایط مختلف در حوزه اقتصاد کشاورزی استفاده کرد و در مقاله‌ای که در سال 1956 میلادی تالیف کرده بود، نوشت: تحلیل بخش عرضه کشاورزی ریشه در بررسی تحولات زیر‌ساختی اقتصادی و تحولات بخش تقاضا دارد و به راحتی نمی‌توان مسائلی پیرامون اقتصاد کشاورزی را تحلیل و ارزیابی کرد. اقتصاددانان حوزه کشاورزی تاثیرات شگرفی در حوزه اقتصادی برجای گذاشتند و از مدل‌‌های مختلف اقتصادی از قبیل مدل تار عنکبوتی و رگرسیون‌‌های هدانیک در نظام قیمت‌گذاری استفاده کردند. از طرف دیگر از آنجا که بخش مزرعه به عنوان یک مثال اولیه و مهم از رقابت کامل در پارادایم‌‌های اقتصادی معرفی می‌شود می‌توان به اهمیت ساختارها و ساز و کار‌های موجود در این بخش مهم و اثر‌گذار اقتصادی پی برد.
از دهه 1970 میلادی و بعد از توسعه علم اقتصاد کشاورزی، تمرکز این رشته اقتصادی روی هفت حوزه خاص قرار گرفت. اولین و مهم‌ترین حوزه را می‌توان منابع و محیط زیست کشاورزی، ریسک و ناپایداری، مصرف و زنجیره عرضه غذا، قیمت‌ها و درآمد، ساختار بازار، تجارت و توسعه و در نهایت تغییرات فنی و سرمایه‌‌های انسانی دانست. اما بعد از مطرح شدن مشکلات زیست‌محیطی ناشی از تصاعد گاز‌های گلخانه‌ای در دنیا، محیط زیست به مهم‌ترین زیر‌شاخه علم اقتصاد کشاورزی بدل شد. لیچنبرگ در سال 2002 میلادی در این زمینه گفت: اقتصاد کشاورزی و محیط زیست به تحلیلی جامع و همه‌جانبه در مورد یارانه‌‌های کشاورزی و مشکلات حوزه انرژی می‌پردازد که در نتیجه سیاست‌های کشاورزی و زیست‌محیطی اجرا می‌شود. نظریه‌‌های مختلفی که در مورد استفاده از فناوری‌های تازه و تاثیر آن روی راندمان بخش‌‌های مختلف اقتصادی و کشاورزی از قبیل بخش آبیاری انجام می‌شود می‌تواند ضمن افزایش کیفیت آبرسانی زمینه را برای توسعه راندمان فعالیت‌های اقتصادی فراهم آورد. از طرف دیگر اقتصاددانان فعال در حوزه محیط زیست روی نقش حیاتی حقوق دارایی‌‌ها در استفاده و مدیریت منابع به خصوص در کشور‌های در حال توسعه تمرکز دارند. این مساله در سال‌های اخیر با جدیت زیادی پیگیری شده است و با توجه به اثرات مهم منابع طبیعی در ارتقای کیفیت فضای زندگی انسان‌ها و حیوانات تلاش برای حفظ آن توسط اقتصاددانان محیط زیست بیشتر شده است.
از طرف دیگر مسائل پیرامون تجارت و توسعه نیز در تحقیقات حوزه کشاورزی جایگاه ویژه‌ای دارد. به خصوص بعد از دهه 1980 میلادی مذاکراتی پیرامون مشکلات ناشی از تقابل بین مزارع و واحد‌های تولیدی کشاورزی در کشور‌های عضو سازمان توسعه و همکاری‌‌های اقتصادی و یارانه‌‌های بالای تولید محصولات کشاورزی در کشور‌های در حال توسعه دنیا انجام شد و در بخش‌هایی از این مطالعات در مورد مسائل خرد اقتصادی در حوزه کشاورزی به خصوص تغییرات کشاورزی و امنیت غذایی در کشور‌های در حال توسعه دنیا و ارتباط کشاورزی با حوزه‌‌های کلان و تجارت جهانی مواد غذایی مطالبی عنوان شد. اگرچه مطالعات جامع‌تری هم در این حوزه‌ها انجام شده بود زیرا امنیت غذایی اهمیت زیادی برای ساکنان کره زمین دارد. در قاره آسیا اقتصاد کشاورزی برای اولین بار به عنوان یک رشته تحصیلی توسط دانشگاه فیلیپین و در سال 1919 میلادی تدریس شد. امروزه اقتصاد کشاورزی توسعه بیشتری پیدا کرده است و بخش‌های زیادی را دربر می‌گیرد. از جمله شاخه‌‌های مرتبط با اقتصاد کشاورزی می‌توان به مدیریت مزرعه و اقتصاد تولید، امور مالی روستایی و موسسات، قیمت‌ها و بازاریابی کشاورزی، سیاست‌های کشاورزی و توسعه، اقتصاد غذا و در نهایت محیط زیست و اقتصاد منابع طبیعی اشاره کرد.
به دنبال تغییرات تکنولوژیک در دنیا، تجهیزات استفاده‌شده در بخش تحقیقات کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی با وسعت بالایی توسعه پیدا کرد. از جمله این تجهیزات می‌توان به تجهیزات مورد استفاده برای رصد تغییرات ویژگی‌‌های خاک و شرایط جوی و در نهایت تحولات زمین‌شناسی اشاره کرد. اقتصاد کشاورزی یک علم خرد‌نگر است و در ایالات متحده آمریکا بیشتر از اینکه به یک شاخه از علم اقتصاد تعلق داشته باشد می‌توان از آن به عنوان زیر‌شاخه‌ای از رشته‌‌های بازرگانی یاد کرد زیرا تجارت محصولات کشاورزی به گونه‌ای که چرخه عرضه برای تامین نیاز‌های مردم ساکن در کشور‌های مختلف کامل باشد از اهمیت زیادی برخوردار است. البته در کشور فیلیپین تمرکز اصلی دپارتمان‌های اقتصاد کشاورزی روی تحلیل مشکلات اجتماعی است که در نتیجه بحران‌های کشاورزی و منابع طبیعی ایجاد می‌شود. از طرف دیگر ارائه پیشنهاد‌های استراتژیک که زمینه‌ساز توسعه و پایداری فضای اقتصادی و زیست‌محیطی شود هم از دیگر مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
منابع:
1-http://en.wikipedia.org/wiki/Agricultural_economics
2-Agricultural Economics: A Brief Intellectual History, C. Ford Runge, Center for International Food and Agricultural Policy, University of Minnesota, Department of Applied Economics, June 2006.

  این مطلب برگرفته از هفته نامه تجارت فردا می باشد و توسط اقتصاددان آینده بازنشر شده است.